برنامهریزی یکی از وظایف اصلی مدیریت است که همواره مورد توجه مدیران و سیاستگذاران بوده است. زمانی که برنامهریزی در مقیاسهای کلان مورد توجه باشد پیچیدگیهای خاصی متوجه فرایند برنامهریزی است که ممکن است منجر به بوجود آمدن تعارضات در برنامهها گردد. در این پژوهش تعارضا چکیده کامل
برنامهریزی یکی از وظایف اصلی مدیریت است که همواره مورد توجه مدیران و سیاستگذاران بوده است. زمانی که برنامهریزی در مقیاسهای کلان مورد توجه باشد پیچیدگیهای خاصی متوجه فرایند برنامهریزی است که ممکن است منجر به بوجود آمدن تعارضات در برنامهها گردد. در این پژوهش تعارضات بین برنامهای مورد توجه قرار گرفته و تعارضات مابین برنامههای ملی با الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت بررسی شده است. منظور از برنامههای ملی برنامههایی است که توسط سازمانهای ملی تدوین شده و مورد استفاده قرار میگیرند. از آنجا که الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت یک سند بالادستی است که تمامی برنامههای ملی و سایر اسناد بالادستی باید در هماهنگی و سازگاری با آن تدوین گردند توجه به مسئله تعارض بین برنامههای ملی و الگو میتواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد. مهمترین مسئله در رفع تعارض نگاه جامع برنامهریزان به تمامی ابعاد برنامهها است تا حتیالمقدور تعارضی واقع نگردد اما در برنامههای ملی به دلیل پیچیدگی و وسعت برنامهها وقوع تعارض اجتناب ناپذیر است. در این پژوهش مدلی براساس تکنیکهای برنامهریزی چند معیاره برای شناسایی و کاهش تعارضات در برنامههای ملی پیشنهاد گردیده و مزایای استفاده از آن مورد بحث واقع شده است.
پرونده مقاله
بلاياي طبيعي همواره در طول دوران حيات کره زمين وجود داشته و خواهند داشت. با پیشرفت جوامع بشری، مناطق مسکونی و کلانشهرها نیز نسبت به اثرات و پیامدهای مخرب ناشی از وقوع بحرانها مصون نبودهاند. آسیبپذیری جوامع، علاوه بر گستردگی و شدت بحرانها، وجود زیرساختهای مناسب شهر چکیده کامل
بلاياي طبيعي همواره در طول دوران حيات کره زمين وجود داشته و خواهند داشت. با پیشرفت جوامع بشری، مناطق مسکونی و کلانشهرها نیز نسبت به اثرات و پیامدهای مخرب ناشی از وقوع بحرانها مصون نبودهاند. آسیبپذیری جوامع، علاوه بر گستردگی و شدت بحرانها، وجود زیرساختهای مناسب شهری و سازههای مستحکم، به برنامهریزیهای پیشگیرانه و ایجاد آمادگی مناسب در سازمانهای متولی مدیریت بحران نیز بستگی فراوانی دارد. وقوع بحرانی مانند زلزله، معمولا منجر به ایجاد آسیبهای ثانویهای در مناطق شهری میشود که هر یک از آنها به دلایل روشنی اتفاق میافتند و پیامدهای مشخصی به دنبال خواهند داشت. شناسایی تمامی این دلایل و پیامدها، منجر به ایجاد نقشهای از آسیبپذیری در مناطق شهری میشود که میتواند مبنای ایجاد برنامههای پیشگیرانه باشد. از طرفی، یکی از مؤثرترین و کاراترین روشهای برنامهریزی برای آمادگی و مقابله با شرایط بحرانی در سازمانهای متولی مدیریت بحران، طراحی زنجیرههای امداد و تعیین مسئولیتها بر اساس دادههای ناشی از مطالعات آسیبپذیری منطقه است. لذا، در این مقاله سعی خواهد شد تا رویکردی برای استفاده از دادههای سیستم اطلاعات جغرافیایی و استخراج دانش خبرگان سازمانهای مسئول در مناطق شهری ارائه گردد تا به کمک آن ضمن ایجاد نقشههای پهنهبندی خطر و آسیبپذیری عملکردی منطقه شهری، به طراحی فازهای پیشگیری، آمادگی و واکنش مدیریت بحران پرداخته شود. برای ایجاد درک بهتری از نحوه عملکرد رویکرد پیشنهادی، از منطقه یک شهرداری شهر تهران به عنوان مطالعه موردی استفاده شده و نتایج حاصل از مطالعه بر روی آسیبپذیری ناشی از بروز زلزله در این منطقه ارائه خواهد شد.
پرونده مقاله
در دنیای رقابتی امروز که کالاها از نظر فیزیکی تمایز چندانی با یکدیگر ندارند یک برند (نام تجاری) معتبر میتواند مزیت رقابتی چشمگیری را برای شرکتها ایجاد نموده و قلب و روح مخاطبان خود را تسخیر نماید. امروزه بطور گسترده پذیرفته شده که نام تجاری نقش بسیار مهمی در ایجاد، حف چکیده کامل
در دنیای رقابتی امروز که کالاها از نظر فیزیکی تمایز چندانی با یکدیگر ندارند یک برند (نام تجاری) معتبر میتواند مزیت رقابتی چشمگیری را برای شرکتها ایجاد نموده و قلب و روح مخاطبان خود را تسخیر نماید. امروزه بطور گسترده پذیرفته شده که نام تجاری نقش بسیار مهمی در ایجاد، حفظ و توسعه عملکرد کسب و کارها ایفا میکند. با توجه به سطح رقابت در بازار، یک برند قوی به شرکت کمک میکند تا خود را متمایز سازد. همچنین میتوان عنوان کرد که سرمایه اصلی بسیاری از کسب و کارها برند آنهاست و در این شرایط چنانچه بتوانیم از اعتبار نام تجاری به بهترین شکل بهره ببریم میتوانیم وفاداری مشتریان را که تعیین کننده سود، در طولانی مدت است برای خود جلب نماییم. آنچه که مسلم است وفاداری به برند در سایه تحقق عوامل مختلفی صورت میپذیرد. در این تحقیق تلاش شده که با توجه به تاثیر متغیرهای تجربیات، رضایت و اعتماد بر وفاداری به برند در مدل ساهین و دیگران (2012) و اضافه کردن ارزش ویژه برند از مدل لوئیس و لومبارت (2011) به بررسی جامعتری از تاثیر عوامل موثر بر وفاداری به برند پرداخته شود. مدل مفهومی مورد بررسی در این تحقیق باتوجه به روش معادلات ساختاری بررسی شده است. جامعه نمونه این تحقیق بر روی آنها عمل نمونهگیری انجام شده شامل 244 نفر از مشتریانی است که به قصد خرید به 5 شعبه فروشگاه کفش اِکو در تهران مراجعه نمودهاند. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر تایید هر چهار فرضیه تحقیق بوده و از میان 4 متغیر اثرگذار بر وفاداری به برند اِکو، متغیر تجربیات گذشته از برند دارای بالاترین ضریب مسیر و در نتیجه بیشترین تاثیر بوده است.
پرونده مقاله
سازمانهای طلایهدار در تلاش مستمر و فزاینده برای کسب مزیتهای راهبردی، موضوع نوآوری را از جهات گوناگون مورد توجه قرار داده و برای نیل به آن از اهرمهای گوناگون سود میجویند. در این میان، اثرات مستقیم و غیرمستقیم سبک رهبری تحولآفرین توجه صاحبنظران زیادی را به خود جلب چکیده کامل
سازمانهای طلایهدار در تلاش مستمر و فزاینده برای کسب مزیتهای راهبردی، موضوع نوآوری را از جهات گوناگون مورد توجه قرار داده و برای نیل به آن از اهرمهای گوناگون سود میجویند. در این میان، اثرات مستقیم و غیرمستقیم سبک رهبری تحولآفرین توجه صاحبنظران زیادی را به خود جلب نموده است. از این منظر مقاله حاضر درصدد است تا تأثیر مستقیم سبک رهبری تحولآفرین بر نوآوری سازمانی را در عرصه شرکتهای خصوصی فناوریمحور مستقر در شهر تهران بررسی نموده و در مقایسه با اثر غیرمستقیم این سبک از طریق متغیرهای فرهنگ انطباقپذیر و تأمین نیازهای برتر کارکنان به مدل مطلوب خود دست یابد. نتایج حاصل از مدلیابی معادلات ساختاری بر پایه دادههای گردآوری شده از جامعه هدف حاکی از آن است که سبک رهبری تحولآفرین تأثیر مستقیم بر نوآوری سازمانی نداشته بلکه به طور غیرمستقیم و از طریق اشاعه فرهنگ انطباقپذیر و تأمین نیازهای برتر کارکنان بر نوآوری سازمانی در جامعه هدف اثرگذار است.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش بررسی تأثیر استراتژی های مدیریت دانش بر توانمند سازی کارکنان و چابکی سازمان است. جامعه آماری این پژوهش 500 نفر از کارکنان دانشگاه لرستان می باشد که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه آماری به تعداد لازم به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گر چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی تأثیر استراتژی های مدیریت دانش بر توانمند سازی کارکنان و چابکی سازمان است. جامعه آماری این پژوهش 500 نفر از کارکنان دانشگاه لرستان می باشد که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه آماری به تعداد لازم به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته با آلفای کرونباخ 0/89 برای سنجش استراتژی های مدیریت دانش ، پرسشنامه استاندارد اسپریتزر برای سنجش توانمند سازی کارکنان وهمچنین پرسشنامه استاندارد گلدمن برای سنجش چابکی سازمانی استفاده شده است. برای سنجش پایایی داده ها از آلفای کرونباخ که برابر0/91 است استفاده گردیده است و همچنین برای تعیین روایی از روش اعتبار محتوایی استفاده شده.برای تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار1Spss 2 و Amos18 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین استراتژی های مدیریت دانش و توانمند سازی کارکنان و چابکی سازمان با سطح اطمینان 0/95رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
پرونده مقاله
با آغاز قرن بيست و يكم سازمانهای تولیدی تغييرات اساسي و شديدي را پيرامون خود تجربه كردهاند و به سمت چالشهای جدیدی حرکت کردهاند. سازمانها براي پاسخ به اين چالشهاي كسب و كار رويكرد نويني به نام چابكي را برگزيدهاند. از سوی دیگر اقتضائات این رویکرد بر روی نحوهی سنجش چکیده کامل
با آغاز قرن بيست و يكم سازمانهای تولیدی تغييرات اساسي و شديدي را پيرامون خود تجربه كردهاند و به سمت چالشهای جدیدی حرکت کردهاند. سازمانها براي پاسخ به اين چالشهاي كسب و كار رويكرد نويني به نام چابكي را برگزيدهاند. از سوی دیگر اقتضائات این رویکرد بر روی نحوهی سنجش عملکرد سازمانها نیز تأثیرگذار است. در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از مرور ادبیات و استخراج معیارهای عملکردی مدلهای رایج سنجش عملکرد و معیارهای مؤثر بر سنجش عملکرد سازمانهای چابک، و نیز طبقهبندی این معیارها با استفاده از متدولوژی نگاشتِ شناختی نخست دستهبندی مناسب از این معیارها صورت پذیرد و در مرحلهی بعد با استفاده از متدولوژی مدلسازی ساختاری–تفسیری مدلی برای سنجش عملکرد سازمانهای چابک ارائه گردد. نتایج پژوهش در مدلی متشکل از یازده معیار کلی و هشت سطح استخراج شده است.
پرونده مقاله
هدف مديريت استراتژيک منابع انساني، ايجاد چشم اندازي است که با آن مسائل اساسي مرتبط با کارکنان مشخص مي شود. اين تحقيق در شرکت ايران مرينوس انجام شده است و در آن ابتدا به کمک تکنيکهاي تدوين استراتژي، مهمترين عوامل اثرگذار داخلي و خارجي شناسايي شده و با استفاده از ماتري چکیده کامل
هدف مديريت استراتژيک منابع انساني، ايجاد چشم اندازي است که با آن مسائل اساسي مرتبط با کارکنان مشخص مي شود. اين تحقيق در شرکت ايران مرينوس انجام شده است و در آن ابتدا به کمک تکنيکهاي تدوين استراتژي، مهمترين عوامل اثرگذار داخلي و خارجي شناسايي شده و با استفاده از ماتريس نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهديدها(SWOT)،استراتژيهاي اوليه سازماني تدوين شده اند. ماتريس SWOT يکي از مهمترين ابزار جهت تدوين استراتژي ميباشد.
در پژوهش حاضر براي تجزيه و تحليل کمي SWOT و در نظر گرفتن وابستگيهاي ممکن ميان عوامل، از روش فرآيند تحليل شبکه اي فازی ((FANP استفاده گردیده است. وابستگيهاي ممکن ميان عوامل SWOT، وزنهاي عوامل استراتژيک، وزنهاي عوامل فرعي و اولويتهاي استراتژيهاي جايگزين را تحت تاثير قرار ميدهند. به دلیل ماهیت کیفی مطالعه صورت گرفته بر روی منابع انسانی و استراتژی های مرتبط با آن از یک سو و عدم قطعیت در برخورد با هر یک از گزینه های پیش رو از سوی دیگر، سعی در استفاده از مفاهیم منطق فازی و ترکیب آن با روش تحلیل شبکه ای کردیم. جامعه آماری تحقیق 15 نفر می باشند انتخاب نمونه قضاوتی می باشد. در مسائل تصمیم گیری تعمیم پذیری مد نظر نمی باشد، بلکه ارائه ی یک راه حل در جهت تصمیم گیری درست مورد انتظار است.
حاصل اين پژوهش، تدوين و شناسايي اولويت استراتژيهاي منابع انساني سازمان مورد مطالعه با استفاده از تلفيق تکنيکهاي SWOT و FANP ميباشد که در نهایت استراتژی ST انتخاب گردید. با بکارگيري اين تکنيکها ميتوان به تدوين استراتژيهاي کارا و موثر بر عملکرد منابع انساني سازمان، اقدام نمود.
پرونده مقاله