سازمان ها را با توجه به ماهیت و نوع کار در سطح کلان به دو دسته پروژه محور و غیر پروژه محور تقسیم بندی می-کنند. کسب و کارهای مبتنی بر پروژه دارای نقطه شروع و پایان مشخص هستند و پس از تحویل پروژه به مالکان به انتها می رسند. از این رو بازاریابی در این نوع سازمان ها با هدف چکیده کامل
سازمان ها را با توجه به ماهیت و نوع کار در سطح کلان به دو دسته پروژه محور و غیر پروژه محور تقسیم بندی می-کنند. کسب و کارهای مبتنی بر پروژه دارای نقطه شروع و پایان مشخص هستند و پس از تحویل پروژه به مالکان به انتها می رسند. از این رو بازاریابی در این نوع سازمان ها با هدف ادامه حیات سازمان از طریق جستجوی پروژه های جدید برای تولید یک محصول یا ارائه خدمات اهمیت فراوانی دارد. اما بازاریابی در سازمان های پروژه محور با در نظر گرفتن هزینه بالای شرکت در مناقصات، فضای رقابتی شدید، دانش فنی و تکنولوژی پیچیده و متنوع از حساسیت بالایی برخوردار است. این مقاله به مطالعه فرایند بازاریابی در سازمان پروژه محور پرداخته و با توجه به پیچیدگی این مسئله و حضور ذینفعان متعدد در ارائه مدل بازاریابی برای این نوع سازمان از رویکرد متدولوژی سیستم های نرم استفاده شده است. مراحل هفت گانه طراحی مدل به کمک این رویکرد به تشریح بیان شده، عوامل داخلی و خارجی موثر بر فرایند بازاریابی و عناصر مشارکت کننده با تعیین نقش هر یک معرفی و در انتها تغییرات پیشنهادی لازم همچون بازنگری اساسنامه سازمان، اقدام برای اخذ رتبه پیمانکاری در سایر حوزه های صنعتی، تدوین و تصویب مدرک استراتژی کسب، تشکیل واحد مستقل تحقیق و توسعه و ایجاد تفاهم نامه همکاری با شرکت های صاحب تکنولوژی به ذینفعان درگیر در شرایط مسئله با هدف بهبود عملکرد سیستم و افزایش اثربخشی فرایند بازاریابی ارائه شد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تدوین و ارایه الگویی مناسب در زمینه رفتار معنوی سازمان های رسانهای صورت گرفت. اين پژوهش از نظر هدف بنیادی و کاربردی، از نظر روش و چگونگی گردآوری دادهها توصیفی از نوع پیمایشی و همبستگی و از نظر نحوه انجام تحقیق از نوع پژوهشهای کیفی به شمار میرود که چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تدوین و ارایه الگویی مناسب در زمینه رفتار معنوی سازمان های رسانهای صورت گرفت. اين پژوهش از نظر هدف بنیادی و کاربردی، از نظر روش و چگونگی گردآوری دادهها توصیفی از نوع پیمایشی و همبستگی و از نظر نحوه انجام تحقیق از نوع پژوهشهای کیفی به شمار میرود که در آن از رویکرد اکتشافی و راهبرد پژوهشی «نظریه داده بنیاد» استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان و خبرگان حوزه معنویت و رسانه میباشد؛ که با استفاده از روش نمونهگیری قضاوتی و گلوله برفی 15 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. همچنین جهت جمعآوری دادهها از مصاحبههای عمیق اکتشافی استفاده شد. پس از انجام مراحل سهگانه کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی مقولهها، مفاهیم و ابعاد استخراج شده و یک تئوری جدید که همان مدل رفتار معنوی در سازمانهای رسانهای است، طراحی شد. امید است تا با بهکارگیری الگوی ارائه شده در این پژوهش و با افزایش درک کارکنان و مدیران و سازمانهای رسانهای نسبت به فرایند جاریسازی ارزشهای معنوی، به نهادینهسازی رفتار مبتنی بر معنویت در سازمانهای رسانهای اقدام شود.
پرونده مقاله