با توجه به ابهام و عدم¬قطعیت موجود در ماهیت فناوری نانو، تجاری¬سازی آن مستلزم ایجاد یک نظام تنظیم¬گری مناسب بوده و پیش¬نیاز پیاده¬سازی چنین چارچوبی، استانداردسازی فناوری است. از این¬رو، هدف از این پژوهش، ارائه مدلی برای استانداردسازی فناوری نانو و تبیین قضایای تئوریک حا چکیده کامل
با توجه به ابهام و عدم¬قطعیت موجود در ماهیت فناوری نانو، تجاری¬سازی آن مستلزم ایجاد یک نظام تنظیم¬گری مناسب بوده و پیش¬نیاز پیاده¬سازی چنین چارچوبی، استانداردسازی فناوری است. از این¬رو، هدف از این پژوهش، ارائه مدلی برای استانداردسازی فناوری نانو و تبیین قضایای تئوریک حاکم بر آن می¬باشد. این پژوهش از نظر هدف یک پژوهش کاربردی بوده که با رویکرد کیفی و رهیافت نظریه¬پردازی داده¬بنیاد انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش خبرگان و مدیران در سطح کلان و بنگاه بوده و از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. داده های کیفی گردآوری شده با استفاده از نرم¬افزار MAXQDA18 تحلیل و مدل نهایی استخراج شد. براساس تحلیل¬های صورت گرفته، در مراحل کدگذاری محوری 45 کد و کدگذاری گزینشی 6 مقوله شامل پیشران¬ها، استانداردسازی فناوری نانو، سازوکارها، پیش-نیازها، شرایط و موانع محیطی، و نتایج شناسایی شدند. نظریه حاصل نشان می¬دهد که استانداردسازی فناوری نانو منجر به افزایش سهم بازار، افزایش حجم تولید و تقاضا، برندسازی، افزایش کیفیت و ایمنی، خلق ثروت و مزیت اقتصادی، پیشگامی در فناوری نانو، جلب اعتماد عمومی، کاهش ریسک و عدم¬قطعیت فناوری و انتشار نوآوری می¬شود. برای دستیابی به این نتایج بر راهبردهای دیپلماسی استانداردسازی، جلب مشارکت بخش خصوصی، توسعه استانداردسازی شرکتی، بهبود و ارزشیابی نظام ملی استانداردسازی فناوری نانو، اجباری کردن برخی از استانداردها، صادرات¬محور کردن سیاست¬های استانداردسازی فناوری نانو، استانداردسازی در چرخه عمر فناوری، توسعه زیرساخت¬های آزمایشگاهی اندازه¬شناسی نانو، پژوهش¬وتوسعه در استانداردسازی فناوری نانو، سیاست¬گذاری صحیح دولت و کنترل و تضمین کیفیت محصولات تأکید می¬شود.
پرونده مقاله