تئوري محدوديتها نوعي فلسفه مديريتي است که از يک ديدگاه سيستمي براي درک و تحليل کل سيستم استفاده ميکند. با اين نگرش امکان شناسايي ورفع محدوديت دريک فرآيند نظاممند تغيير وجود دارد. ابزارهايي که تئوري محدوديتها براي شناسايي، رفع و انتقال از شرايط نامطلوب فعلي به شرايط مط چکیده کامل
تئوري محدوديتها نوعي فلسفه مديريتي است که از يک ديدگاه سيستمي براي درک و تحليل کل سيستم استفاده ميکند. با اين نگرش امکان شناسايي ورفع محدوديت دريک فرآيند نظاممند تغيير وجود دارد. ابزارهايي که تئوري محدوديتها براي شناسايي، رفع و انتقال از شرايط نامطلوب فعلي به شرايط مطلوب آتي استفاده ميکند، فرآيند تفکر نام دارد. فرايند تفکر تئوري محدوديتها شامل مجموعهاي از ابزارهاي پنجگانه منطقي است که اين ابزارها ساختار سيستمي و نطام مند را براي درک موقعيتهاي جاري و تعيين استراتژي مطلوب جهت رسيدن به اهداف مطلوب ايجاد کردهاند.. اما همواره اين نياز وجود دارد که تاثير عوامل مختلف در فرآيند تغيير بصورت حلقههاي بازخوردي و در بلندمدت بررسي شود. از اينرو در اين مقاله براي پوشش اين ضعف پيشنهاد ميشود که از متدلوژي پوياييهاي سيستمي استفاده شود. در واقع هدف اصلي اين مقاله توصيف و نمايش چگونگي ترکيب متدلوژيهاي تئوري محدوديتها با پوياييهاي سيستمي باتوجه به فرضيات و زيربناي فلسفي آنهاست. براي نحوه بکارگيري ترکيب اين دو رويکرد نيز از يک مورد مطالعاتي در زنجيره تامين که بسيار کليدي است، يعني مديريت موجودي استفاده کرديم. نتايج بدست آمده نشان ميدهد که ترکيب اين دو رويکرد از لحاظ زيربناي نظري، مکمل مناسبي براي درک مسئله ارائه ميدهند و موجب تحليل مسائل از يک ديدگاه سيستمي و نطاممند ميشوند.
پرونده مقاله
تئوري محدوديتها يک نگرش سيستمي است که با درک روابط علت و معلولي و تمرکز بر گلوگاههاي سيستم، روشي را براي شناسايي، اولويت بندي و حل مسائل غير فيزيکي ارائه مي کند. اين روش فرآيند تفکر نام دارد و از تعدادي نمودار منطقي به نام درخت تشکيل شده است با بررسي جامع مقالات ارائه ش چکیده کامل
تئوري محدوديتها يک نگرش سيستمي است که با درک روابط علت و معلولي و تمرکز بر گلوگاههاي سيستم، روشي را براي شناسايي، اولويت بندي و حل مسائل غير فيزيکي ارائه مي کند. اين روش فرآيند تفکر نام دارد و از تعدادي نمودار منطقي به نام درخت تشکيل شده است با بررسي جامع مقالات ارائه شده در زمينه کاربردهاي مختلف فرآيندتفکر در مسائل مختلف دو نياز اساسي احساس شد. اول استفاده بسيار کم از گروههاي هاي احتياطات قانوني همزمان با ايجاد درخت هاي فرآيند تفکر جهت اعتبار سنجي درخت هاي ايجاد شده و دوم کاربرد همزمان ابزارهاي درخت واقعيت جاري، نمودار ابر تبخير شونده ، درخت واقعيت آتي و شروط شاخه هاي منفي مي باشد. از اينرو براي اولين بار سعي شده است تا اين دو خلاء مهم پوشش داده شوند هدف از اين مقاله اين است تا نشان دهد که چگونه مديران وتصميم گيرندگان ميتوانند از نمودارهاي منطقي فرايند تفکر تئوري محدوديتها جهت شناسايي و حل مسائل سازماني استفاده نمايند. همچنين پس از تشريح ابزارها و مراحل فرآيند تفکر از يک مثال واقعي در حوزه اداري براي درک بيشتر موضوع استفاده شده است. در اين مورد دو روش درخت واقعيت جاري و ابرهاي تبخير شونده(ابر تناقض اصلي) براي شناسايي مسائل و دلايل اصلي اثرات نامطلوب مشاهده شده در سازمان بکار گرفته شده است. زماني که مشکلات ريشه اي مشخص شدند، اقداماتي براي از بين بردن آنها و در نتيجه حل مشكل سيستم تعيين مي شود. اما پيش از اجرا بايستي تاثيرات اين اقدامات ديده شود. در واقع درخت واقعيت آتي يك ابزار منطقي ساخت و آزمايش راه حلهاي بالقوه پيش از اجراي آنهاست. اما بايد توجه داشت که همراه با هر تغيير پيشنهادي، اين امکان وجود دارد که شروط شاخه هاي منفي به وجود آيد. يعني روابط علي بين يک اقدام اصلاحي و هر اثر منفي که به طور منطقي ميتواند از آن اقدام اصلاحي ايجاد شود شناسايي شود. از اينرو براي شناسايي اين اثرات منفي نمودار شروط شاخه هاي منفي نيز ترسيم شده است. همزمان سعي شده است تا از گروههاي احتياطات قانوني براي اعتبار سنجي نهادها و ارتباط هاي موجود آنها در زمان ايجاد درختان استفاده شود.نتايج بدست آمده بدليل تمرکز به مسائل و مشکلات اصلي و ريشه اي به جاي مشکلات ظاهري مشاهده شده، موجب تمرکز بر رفع مشکلات ريشه اي مي شود و ازاينرو سازمان صرفه جويي هاي قابل توجه اي را در زمان و هزينه بدست خواهد آورد و توانايي ارائه استراتِي هاي بلند مدت را بدست خواهد آورد.
پرونده مقاله