پژوهش حاضر به بررسی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مؤلفههای هوش هیجانی بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان در شرکت نفت مناطق مرکزی ایران پرداخته است. نوع تحقيق کاربردی- توسعه ای بوده و از بعد روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، صاحبنظران شرکت نفت مناطق مرکزی ایران چکیده کامل
پژوهش حاضر به بررسی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مؤلفههای هوش هیجانی بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان در شرکت نفت مناطق مرکزی ایران پرداخته است. نوع تحقيق کاربردی- توسعه ای بوده و از بعد روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، صاحبنظران شرکت نفت مناطق مرکزی ایران میباشند. حجم نمونه با استفاده از روش حد اشباع نظری تعداد 15 نفر در نظر گرفته شده است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ویژه روش دیمتل بوده است که به وسیله محقق طراحی گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش دیمتل انجام شده است. نتایج نشان داد که تأثیرگذارترین عامل خودآگاهی بوده و متغیر رضایت شغلی در رتبه دوم تاثیرگذاری قرار داشته است. از نظر شدت تأثیرگذاری مؤلفههای هوش هیجانی، به ترتیب خودآگاهی، خودانگیزشی، مهارتهای اجتماعی، همدلی و خودکنترلی بودهاند که بیشترین تأثیرگذاری را داشته اند. تأثیرپذیرترین متغیر تعهد سازمانی بوده است. همچنین در بین مؤلفه های تاثیرگذار هوش هیجانی خود انگیزشی مهمترین عامل میباشد که تاثیر بسیار زیادی نیز بر تعهد سازمانی دارد. درواقع نتايج اين تحقيق بيان مي دارد كه خود انگيزشي همچون موتور محركه اي است كه در صورت كاركرد مناسب ميتواند باعث حركت پر شتاب تعهد سازماني، همدلي، خود كنترلي و حتي مهارتهاي اجتماعي گردد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش، بررسی تأثير همسوئي فرایندهای سازمانی و فرهنگ یادگیریسازمانی بر عملکردسازمانی با نقش میانجی ظرفیتپویا در شرکت اپکو است. پژوهش حاضر از لحاظ نوع هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی- همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان شرکت اپ چکیده کامل
هدف پژوهش، بررسی تأثير همسوئي فرایندهای سازمانی و فرهنگ یادگیریسازمانی بر عملکردسازمانی با نقش میانجی ظرفیتپویا در شرکت اپکو است. پژوهش حاضر از لحاظ نوع هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی- همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان شرکت اپکو میباشد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد یوان هانگ و دیگران (2010) بوده و تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده با کمک نرم افزار لیزرل انجام شده است. بررسی نتایج نشان داد که ظرفيت پويا اثر مثبت و معناداری بر عملکردسازماني دارد. همچنین فرهنگ یادگیریسازمانی اثرمثبت و معناداري بر ظرفيت پويا دارد و در نهایت متغیر ظرفیتپویا دارای نقش میانجی برای متغیرهای فرهنگ یادگیریسازمانی و عملکردسازمانی بوده است. متغیر فرایند سازمانی دارای تاثیر معناداری بر متغیرهای ظرفیتپویا و عملکردسازمانی نبوده است. نقش میانجیگری ظرفیتپویا برای متغیرهای فرایندهای سازمانی و عملکردسازمانی مورد تایید قرار نگرفت. با توجه به نتایج تحقیق و تایید اثر مثبت یادگیری سازمانی بر ظرفیت پویا و نیز اثر مثبت ظرفیت پویا بر عملکرد سازمانی، مدیران می توانند با ارتقاء سطح یادگیری در سازمان به شکل قابلتوجهای در درجه اول توان و قدرت رقابت و نیز سطح خلاقیت و نوآوری سازمان را بهبود دهند و در درجهدوم عملکرد سازمان را با بهبود توان رقابتی ارتقاء دهند.
پرونده مقاله