دانش به عنوان يک منبع استراتژيک در سازمانها، عامل اصلي و موثري در ايجاد و تداوم مزيت رقابتي در آنهاست. در خوشههاي صنعتي که شامل مجموعهاي از سازمانها با زمينه فعاليت مشابه است، بين اعضا فعاليتهاي مشترکي به منظور صرفهجويي در منابع و تقويت توان رقابتيشان انجام ميشود چکیده کامل
دانش به عنوان يک منبع استراتژيک در سازمانها، عامل اصلي و موثري در ايجاد و تداوم مزيت رقابتي در آنهاست. در خوشههاي صنعتي که شامل مجموعهاي از سازمانها با زمينه فعاليت مشابه است، بين اعضا فعاليتهاي مشترکي به منظور صرفهجويي در منابع و تقويت توان رقابتيشان انجام ميشود. يکي از اين فعاليتهاي مشترک تبادل دانش بين اعضاست که باعث کاهش هزينه کسب دانش، افزايش همکاري بين شرکتها، توانايي نوآوري و تقويت توان رقابتي آنها ميشود. در اين مقاله يک مدل برنامهريزي آرماني براي فرآيند تبادل دانش در خوشههاي صنعتي ارائه شده است که بر اساس دادههاي خوشه صنعتي خوراک دام، طيور و آبزيان گلستان پيادهسازي و نتايج حاصل از آن مورد تحليل قرار گرفته است. رسيدن به درجه ايدهآل دانش در خوشه و ميزان بودجه تعيين شده به عنوان دو آرمان مدل در نظر گرفته شدهاند. در اين مدل براي فرآيند تبادل دانش دو شيوه حضوري و غيرحضوري در نظر گرفته شده که به لحاظ هزينه و طول دوره انتقال تفاوتهاي قابل ملاحظهاي دارند. تحليل پارامترهاي مدل و بررسي نتايج حاصل نشان ميدهد، استفاده از دو شيوه حضوري و غيرحضوري براي تبادل دانش اين امکان را براي شرکتها فراهم مي کند که با توجه به شرايط کاري و منابع دردسترس خود به شکلي منعطف بتوانند، ميزان مشارکت خود را در فرآيند تبادل دانش بهبود بخشند. همچنين به مديران خوشه درک بهتري ميدهد تا قادر باشند با توجه به منابع موجود و اهداف تدوين شده، تصميمگيري و برنامهريزي بهتري براي دستيابي به بازدهي بيشتر از فرايند تبادل دانش داشته باشند.
پرونده مقاله
در این پژوهش یک زنجیره تأمین چند محصولی و چهار سطحی شامل تأمینکنندگان (داخلی و خارجی)، سازمانهای امدادرسان (سازمان هلالاحمر)، نقاط تقاضا (بخشهای مخصوص بیماران در بیمارستان) را بررسی مینماییم. قرارداد انعطافپذیری کمیت با تعیین مقدار سفارش بین سازمان امداد و تأمین چکیده کامل
در این پژوهش یک زنجیره تأمین چند محصولی و چهار سطحی شامل تأمینکنندگان (داخلی و خارجی)، سازمانهای امدادرسان (سازمان هلالاحمر)، نقاط تقاضا (بخشهای مخصوص بیماران در بیمارستان) را بررسی مینماییم. قرارداد انعطافپذیری کمیت با تعیین مقدار سفارش بین سازمان امداد و تأمینکننده داخلی هماهنگی را برای مدیریت موجودی در نظر میگیرد. به دلیل وجود کمبودهای فراوان، داشتن زمان محدود برای ساخت و نبود امکانات لازم برای ساخت انبوه و افزایش هزینهها، استفاده از برونسپاری میتواند فروش مورد انتظار زنجیره را افزایش دهد و همچنین باعث امدادرسانی سریعتر در شرایط بحران شود. ازاینرو با ارائه یک مدل ریاضی برای حداقل کردن هزینهها و زمانها سعی داریم تا با کمترین هزینه و در سریعترین زمان امدادرسانی به آسیب دیدگان انجام دهیم. با حل مدل دریافتیم از بین پارامترهای مختلف که تابع هدف به پارامتر تقاضا و ظرفیت تولیدکننده داخلی حساسیت بیشتری نسبت به سایر پارامترهای در نظر گرفتهشده دارد که این موضوع دقت لازم برنامه ریزان این حوزه به این پارامترها را در شرایط بحران نشان میدهد.
پرونده مقاله