در حال حاضر رقابت پذیری برند از آن دسته مباحثی است که طی سال های اخیر به شدت مورد توجه پژوهشگران و محققان اقتصادی قرار گرفته و از آن به عنوان وسیله ای برای دستیابی به رشد اقتصادی مطلوب و توسعه پایدار یاد می شود. در دنیای امروز، گسترش بازار صنایع غذایی از یک سو و افزایش چکیده کامل
در حال حاضر رقابت پذیری برند از آن دسته مباحثی است که طی سال های اخیر به شدت مورد توجه پژوهشگران و محققان اقتصادی قرار گرفته و از آن به عنوان وسیله ای برای دستیابی به رشد اقتصادی مطلوب و توسعه پایدار یاد می شود. در دنیای امروز، گسترش بازار صنایع غذایی از یک سو و افزایش رقابت پذیری بین شرکت ها و توقع مشتریان از سوی دیگر، شرکت های غذایی را ترغیب کرده تا به ایجاد یک برند قوی در بازارهای رقابتی امروز مبادرت ورزند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی تأثیر تمایز و عملکرد برند بر رقابت پذیری برند از طریق نقش میانجی فرصت طلبی فناورانه در میان شرکت های صادرکننده برتر محصولات صنایع غذایی انجام پذیرفته است. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد بوده که برای روایی آن از روایی صوری و همچنین برای پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری برای بررسی فرضیه ها و تأیید مدل مفهومی تحقیق استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، تمایز و عملکرد برند تأثیر مثبت معناداری بر رقابت پذیری برند دارد، این در حالی است که فرصت طلبی فناورانه در رابطه فوق نقش میانجی دارد.
پرونده مقاله
موفقیت یک کسب و کار بی شک ناشی از عملکرد برند آن کسب و کار است. عملکرد شرکت تحت تاثیر مزیت رقابتی، و مزیت رقابتی، نتیجه و خروجی راهبردهای یک بنگاه است که برتری یک شرکت نسبت به رقبایش در بازار را نشان میدهد. راهبردهای کسب و کار عبارت است از اقداماتی یکپارچه در جستجوی مز چکیده کامل
موفقیت یک کسب و کار بی شک ناشی از عملکرد برند آن کسب و کار است. عملکرد شرکت تحت تاثیر مزیت رقابتی، و مزیت رقابتی، نتیجه و خروجی راهبردهای یک بنگاه است که برتری یک شرکت نسبت به رقبایش در بازار را نشان میدهد. راهبردهای کسب و کار عبارت است از اقداماتی یکپارچه در جستجوی مزیت رقابتی. این راهبرد، به نوعی برنامه مديريت براي يك حوزه فعالیت یا کسب و کار معين از سازمان است كه منابع سازمانی را به منظور دسترسي به عملكرد موفقيتآميز در آن کسب و کار، هدايت ميكند. پژوهش حاضر به بررسی جهت گیری های راهبردی در سطح کسب وکار و تاثیر آن بر عملکرد برند شرکتهای پذيرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1388 تا 1393 پرداخته است. جامعه آماری پژوهش کلیه شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران بود که با فیلترهای صورت گرفته در نهایت تعداد 110 شرکت به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شد. در اين پژوهش شرکتها از نظر جهت گیری های راهبردی در سطح کسب وکار به دو دسته شرکتهای آيندهنگر و شرکتهای تدافعی تقسیم شده اند و برای تعیین راهبرد هر شرکت از سیستم امتیازدهی ترکیبی استفاده شد. همچنین برای اندازهگیری عملکرد برند از دو شاخص مالی بازده داراييها، بازده حقوق صاحبان سهام استفاده شده است. نتايج پژوهش حاضر نشان میدهد که نوع جهت گیری های راهبردی شرکت ها در سطح کسب و کار تاثیر معناداری بر عملکرد برند شرکت از طریق هر دو شاخص مورد استفاده دارد؛ به عبارت دیگر رابطه مستقیم و معنادار بین جهت گیری های راهبردی شرکت ها در سطح کسب و کار و عملکرد برند آنها از طریق شاخصهای مالی عملکرد برند وجود دارد.
پرونده مقاله