هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین پیشایندهای جو عاطفی سازمان در شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی جمهوری اسلامی ایران می باشد. این تحقیق، در دسته تحقیقات کیفی قرار دارد و بر اساس استراتژی تحلیل محتوا انجام شده است. جمع آوری داده های تحقیق از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریا چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین پیشایندهای جو عاطفی سازمان در شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی جمهوری اسلامی ایران می باشد. این تحقیق، در دسته تحقیقات کیفی قرار دارد و بر اساس استراتژی تحلیل محتوا انجام شده است. جمع آوری داده های تحقیق از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته انجام شده و تحلیل آنها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی قراردادی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی جهموری اسلامی ایران در منطقه خراسان رضوی می باشد که با استفاده از نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری و کفایت نمونه گیری، 19 نفر از کارکنان این شرکت مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد که پیشایندهای جو عاطفی سازمان را می توان در قالب هفده مقوله زیر دسته بندی نمود: ویژگیهای مدیران، شایسته سالاری، احترام به کارکنان، اعتبار شرکت، احزاب سیاسی، منفعت شخصی ، سیستم رتبه بندی، خصوصی سازی، قوانین اداری، سیستم جبران خدمت، اخلاق سازمانی، محیط خارجی سازمان، عدالت سازمانی، مدیریت دانش، تعارض، نوع کار، و گردش شغلی. شناخت این پیشایندها به مدیران سازمان کمک می کند که جو عاطفی سازمان را مطابق با اهداف کلان نظام مقدس جهموری اسلامی ایران هدایت نمایند.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف طراحی و تبیین الگوی استراتژیهای بازاریابی و فروش در صنعت پخش موادغذایی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی، اکتشافی است و از روش تحقیق آمیخته استفاده شده است. در بخش کیفی از تحلیل محتوا و و اجماع 11خبره اجرایی و دانشگاهی و در بخش کمی روش کمی با رو چکیده کامل
این پژوهش با هدف طراحی و تبیین الگوی استراتژیهای بازاریابی و فروش در صنعت پخش موادغذایی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی، اکتشافی است و از روش تحقیق آمیخته استفاده شده است. در بخش کیفی از تحلیل محتوا و و اجماع 11خبره اجرایی و دانشگاهی و در بخش کمی روش کمی با روش پیمایشی 81 پرسشنامه میان مدیران عامل، بازاریابی و فروش 54 شرکتهای پخش، توزیع شد. دادههای به روش معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که اهداف بازاریابی، استراتژیهای قیمتگذاری، استراتژی توزیع مواد غذایی به ترتیب بالاترین عوامل سازنده استراتژی بازاریابی در صنعت پخش مواد غذایی و شایستگی رابطه مدار تیم فروش، عملکرد تیم فروش و رهبری تحولآفرین مهمترین عوامل سازنده استراتژی فروش هستند. شواهد حاکی از این است که حضور هر یک از تعدیلگرهای سهگانه (تهدیدها و فرصتهای ورود رقبا، نقاط قوت و ضعف شرکت و عوامل کلان تاثیرگذار دوران پسارکود) بر رابطه میان استراتژیهای بازاریابی و فروش اثرگذار است. اتخاذ رویکردی جامع نسبت به عناصر تشکیل دهنده استراتژی های بازاریابی و فروش و هماهنگی بین آن ها، در نظر گرفتن رکود اقتصادی، شرایط تحریم و اوضاع احتمالی پسارکود از موارد مهمی است که تاکنون در تدوین استراتژیهای فروش و بازاریابی شرکتهای پخش ایرانی مورد توجه قرار نگرفته است. از این رو، صنعت پخش مواد غذایی میبایست ضمن توجه به تمامی عناصر شکل دهنده این استراتژی ها، و در نظر گرفتن ابزارهای بازاریابی فروش و مدیریت گروههای محصولی برای ایجاد هماهنگی بین استراتژی های بازاریابی و فروش، به این مسائل تاثیرگذار اقتصادی نیز توجه ویژه داشته باشد.
پرونده مقاله
با توجه به افزایش شدت رقابت، توجه به فناوریهای نوین در زنجیره تأمین ضروری است. در عصر حاضر اینترنت اشیا از مهمترین ابزارهای نوآورانه بهحساب میآید. ایجاد عوامل مناسب بهمنظور عملیاتیسازی اینترنت اشیاء سبب توسعهی عملکرد زنجیره تأمین میشود. به همین علت شناسایی مولف چکیده کامل
با توجه به افزایش شدت رقابت، توجه به فناوریهای نوین در زنجیره تأمین ضروری است. در عصر حاضر اینترنت اشیا از مهمترین ابزارهای نوآورانه بهحساب میآید. ایجاد عوامل مناسب بهمنظور عملیاتیسازی اینترنت اشیاء سبب توسعهی عملکرد زنجیره تأمین میشود. به همین علت شناسایی مولفههای اثرگذار در جهت استفاده از این فناوری و همچنین آگاهی از نتایج اثربخش آن، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. بنابراین هدف اصلی این تحقیق، شناسایی و تحلیل پیشرانها و پیامدهای اینترنت اشیا در زنجیره تأمین است. این تحقیق از دو فاز کیفی و کمّی و با رویکرد آمیخته انجام میشود. جامعه آماری فاز کیفی، مقالات داخلی و خارجی و جامعه آماری فاز کمّی اساتید دانشگاهی و خبرگان صنعتی است. شیوهی نمونهگیری قضاوتی و حجم نمونه آماری در فاز کیفی، 22 مقاله و در فاز کمی 10 نفر است. روش گردآوری دادههای کیفی روش کتابخانهای و در دادههای کمّی استفاده از پرسشنامهی محقق ساخته است. از روش تحلیل محتوای عرفی قراردادی برای بخش کیفی و از روش مدلسازی ساختاری تفسیری برای تحلیل بخش کمّی استفاده خواهد شد. نتایج تحلیل محتوا بیانگر هشت دسته پیشران شامل سرمایه فرهنگی، سرمایه مالی، سرمایه انسانی، سرمایه ذهنی، سرمایه ارتباطی، زیرساختهای فناوری اطلاعات، تسهیلات قانونی و قابلیتهای محیطی و همچنین هفت پیامد اصلی شامل عملکرد اقتصادی، عملکرد اجتماعی، عملکرد زیستمحیطی، عملکرد تجاری، عملکرد تولید و عملیات، عملکرد سیستم اداری و رشد و توسعهی عملکرد است. در بخش پیشرانها زیرساختهای فناوری اطلاعات و در بخش پیامدها عملکرد اقتصادی با بیشترین تأثیر بر سایر متغیرها بهعنوان متغیرهای کلیدی مدلهای ساختاری تفسیری شناسایی شدند.
پرونده مقاله