اين پژوهش با هدف طراحي مدل پذيرش فناوري هاي نوين رسانه اي (با تاكيد بر همگرايي رسانه ها) تدوين گرديد كه روش اجراي پژوهش با توجه به هدف از نوع تحقيقات کاربردي، شيوه اجراء توصيفي و نحوه گردآوري داده ها به صورت تركيبي(كيفي و كمي) است، بطوريكه در ابتدا با مطالعه ادبيات و پي چکیده کامل
اين پژوهش با هدف طراحي مدل پذيرش فناوري هاي نوين رسانه اي (با تاكيد بر همگرايي رسانه ها) تدوين گرديد كه روش اجراي پژوهش با توجه به هدف از نوع تحقيقات کاربردي، شيوه اجراء توصيفي و نحوه گردآوري داده ها به صورت تركيبي(كيفي و كمي) است، بطوريكه در ابتدا با مطالعه ادبيات و پيشنيه پژوهش هاي در حوزه پذيرش و انتقال فناوري رسانه مولفه ها و شاخص هاي موثر با استفاده از روش تحليل محتوا شناسايي و تعيين شدند، سپس مدل مفهومي پژوهش استخراج گرديد، همچنين در بخش كيفي پژوهش براي نهايي نمودن شاخص هاي شناسايي شده با ده نفر از خبرگان صنعت رسانه كه بصورت هدفمند انتخاب شده بودند، مصاحبه و تغييراتي نيز در مولفه ها ايجاد شد. در بخش كمي پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با 42 گويه، پس از تاييد روايي آن توسط خبرگان، در بين نمونه آماري300 نفر كه بصورت هدفمند از بين جامعه آماري پژوهش انتخاب شده بودند، توزيع و پاسخگويان 285پرسشنامه را عودت نمودند. پس از تحليل پاسخ هاي پرسشنامه با نرم افزار SPSSضريب آلفاي كرونباخ (پايايي)0.881 شد و در نهايت با استفاده از مدل سازي معادلات ساختاري، مدل طراحي و معرفي گرديد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تدوین و ارایه الگویی مناسب در زمینه رفتار معنوی سازمان های رسانهای صورت گرفت. اين پژوهش از نظر هدف بنیادی و کاربردی، از نظر روش و چگونگی گردآوری دادهها توصیفی از نوع پیمایشی و همبستگی و از نظر نحوه انجام تحقیق از نوع پژوهشهای کیفی به شمار میرود که چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تدوین و ارایه الگویی مناسب در زمینه رفتار معنوی سازمان های رسانهای صورت گرفت. اين پژوهش از نظر هدف بنیادی و کاربردی، از نظر روش و چگونگی گردآوری دادهها توصیفی از نوع پیمایشی و همبستگی و از نظر نحوه انجام تحقیق از نوع پژوهشهای کیفی به شمار میرود که در آن از رویکرد اکتشافی و راهبرد پژوهشی «نظریه داده بنیاد» استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان و خبرگان حوزه معنویت و رسانه میباشد؛ که با استفاده از روش نمونهگیری قضاوتی و گلوله برفی 15 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. همچنین جهت جمعآوری دادهها از مصاحبههای عمیق اکتشافی استفاده شد. پس از انجام مراحل سهگانه کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی مقولهها، مفاهیم و ابعاد استخراج شده و یک تئوری جدید که همان مدل رفتار معنوی در سازمانهای رسانهای است، طراحی شد. امید است تا با بهکارگیری الگوی ارائه شده در این پژوهش و با افزایش درک کارکنان و مدیران و سازمانهای رسانهای نسبت به فرایند جاریسازی ارزشهای معنوی، به نهادینهسازی رفتار مبتنی بر معنویت در سازمانهای رسانهای اقدام شود.
پرونده مقاله
تنوع روشهایی که مشتریان از طریق شبکه های اجتماعی با برند درگیر میشوند به چالشی برای مدیران برند تبدیل شده است. چالشی که چگونه شبکه های اجتماعی با رویکردی استراتژیک بکار گرفته شده و چه مقدار تولید محتوا صورت گیرد تا تعاملات شرکت و مشتری به ایجاد ارزش برای سازمان منجر چکیده کامل
تنوع روشهایی که مشتریان از طریق شبکه های اجتماعی با برند درگیر میشوند به چالشی برای مدیران برند تبدیل شده است. چالشی که چگونه شبکه های اجتماعی با رویکردی استراتژیک بکار گرفته شده و چه مقدار تولید محتوا صورت گیرد تا تعاملات شرکت و مشتری به ایجاد ارزش برای سازمان منجر شود. به همین دلیل، این که برندها می بایست تا چه حد روی رضایت تعامل در رسانه اجتماعی و نقش آن بر روی ایجاد ارزش برای سازمان تمرکز نمایند سوال مهمی است. در این پژوهش محققین به منظور یافتن پاسخ برای این سوال، از آمارهای توصیفی و استنباطی جهت تحلیل داده های جمع آوری شده از استفاده پرسشنامه بهره خواهند برد. همچنین تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی در کنار مدل معادلات ساختاری به منظور تحلیل استنباطی داده ها مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج این مطالعه حاکی از آن بوده است که رضایت بالای مصرفکنندگان در تعاملات نام تجاری در رسانه های اجتماعی بر ایجاد ارزش طول عمر مشتری بالاتر برای نام تجاری به طور معناداری موثر است. همچنین، رضایت بالای مصرف کنندگان در تعاملات نام تجاری در رسانه های اجتماعی بر ایجاد ارزش نفوذ مشتری بالاتر برای نام تجاری، بر ایجاد ارزش دانش مشتری بالاتر برای نام تجاری و در ایجاد ارزش دانش مشتری موثر بوده است.
پرونده مقاله
فعالیت شرکتهای دانشبنیان و ضرورت توسعه آنان برای رشد اقتصادی کشور، امری غیرقابلانکار است. اما متأسفانه کمبودهای نظری زیادی در حوزهی توسعه شرکتهای دانشبنیان بهویژه درزمینه مدلهای مفهومی وجود دارد. مقاله پیش رو باهدف اصلاح این نارسایی و غنیتر نمودن مدلهای مفهومی چکیده کامل
فعالیت شرکتهای دانشبنیان و ضرورت توسعه آنان برای رشد اقتصادی کشور، امری غیرقابلانکار است. اما متأسفانه کمبودهای نظری زیادی در حوزهی توسعه شرکتهای دانشبنیان بهویژه درزمینه مدلهای مفهومی وجود دارد. مقاله پیش رو باهدف اصلاح این نارسایی و غنیتر نمودن مدلهای مفهومی در مسیر توسعهی این شرکتها تهیهشده است. هدف مقاله، ارائه مدلی نظاممند و مفهومی در مورد توسعه شرکتهای دانشبنیان با در نظر گرفتن نقش استراتژیک رسانهها است. در ابتدا به تعاریف، مفاهیم، شاخصها، ابعاد شرکتهای دانشبنیان و پیشینه تحقیق مربوط به آنها پرداختهشده است. نوع پژوهش، کیفی است و بر اساس روش نظریه داده مبنا (GT) تحلیلشده است. مدل مفهومی برگرفته از مشاهدات میدانی و مصاحبههای نظاممند با 21 نفر از مدیران کشوری مرتبط با توسعه شرکتهای دانشبنیان و مسئولان پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد می باشد. مدل حاصل نشان میدهد مقوله اصلی توسعه شرکتهای دانشبنیان با توجه به نقش استراتژیک رسانه منبعث از شرایط علّی شامل آموزش، فرهنگسازی، اطلاعرسانی، تبلیغات و بازاریابی، هدایت و راهنمایی است و بر اساس راهبرد توسعه شرکت از طریق رسانه تلویزیون و اینترنت بهعنوان پیامد فرآیند حاصل میشود. از سوی دیگر، شرایط زمینهای همچون فرهنگ، نظارت، اقتصاد، فعالیتهای رسانهای و همچنین شرایط محیطی ازجمله ظرفیت دانشگاهی کشور، ظرفیتهای بینالمللی، سایتها و وبسایتها، داراییهای معنوی، قوانین، اسپانسرینگ، اینترنت، صنعت سیاست در این فرآیند موثراند. فراملی شدن محصولات، کاهش وابستگی، ارتقای سطح کیفی محصولات، سیاستگذاری و خطمشی، تصمیم سازی، تدوین استراتژی، ترویج فعالیتها، مشارکت در تولید ناخالص ملی، اشتغالزاییها، افزایش فروش محصولات بهعنوان پیامدهای نقش رسانهها در توسعه شرکتهای دانشبنیان به شمار میآیند.
پرونده مقاله