نوآوري هاي فن آوری و نيازهاي در حال تغيير مشتريان، سازمان ها و شركت های امروزی را با رقابت زياد و محيطی نامطمئن مواجه کرده است. سریعترین راه تطبیق با چنین محیط متلاطم و نامطمئنی، جهت گیری به سمت چابک سازی سازمان است. سازمانهای خدماتی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. از ا چکیده کامل
نوآوري هاي فن آوری و نيازهاي در حال تغيير مشتريان، سازمان ها و شركت های امروزی را با رقابت زياد و محيطی نامطمئن مواجه کرده است. سریعترین راه تطبیق با چنین محیط متلاطم و نامطمئنی، جهت گیری به سمت چابک سازی سازمان است. سازمانهای خدماتی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. از اين رو، بررسي گسترده اي با هدف تدوین مدل مفهومی چابک سازی زنجیره تامین سازمانهای خدماتی در ادبيات موضوع صورت گرفت و با استفاده از نظر تکمیلی خبرگان شاخص های اولیه تاثیر گذار بر چابکی زنجيره تأمين سازمانهای خدماتی شناسايي و سپس در ارزیابی اهمیت هر عامل در قالب پرسشنامه، از نظرات کارشناسی ایشان بهره برداری شد. در ادامه با استفاده از تکنیک تحليل عاملي اکتشافی از ميان شاخصهاي شناسايي شده، 11 عامل اصلی براي چابک سازی زنجيره ي تأمين سازمانهای خدماتی معرفی گردید. این عوامل عبارتند از: یکپارچه سازی مناسب اجزای زنجیره تامین خدمات، ارتقا کیفیت و انعطاف خدمات، حساسیت و پاسخگویی به بازار، طراحی و توسعه مشتری محور خدمات، توسعه مهارتهای کارکنان و رضایت گیرنده خدمات، اتخاذ استراتژی نوآورنه و حل مسایل استرتژیک، توسعه ارائه خدمات، برنامه ریزی منعطف و پویا، توجه به وضعیت مالی سازمان و بازار هدف، بکارگیری زیرساخت های مبتنی بر تکنولوژی اطلاعات، به روز کردن اطلاعات تامین کنندگان و رقبا. با بکارگیري این عوامل مدیران واحدهاي خدماتی میتوانند قدرت پاسخگویی ارائه خدمات را افزایش داده و سهم بیشتری از بازارهاي رقابتی را در اختیار بگیرند. نهایتا با استفاده از روش نگاشت مفهومی این مولفه های غالب موثر و مدل علّی روابط آنها تدوین و آثار مستقیم و غیر مستقیم این عوامل بر چابکی زنجیره تامین سازمانهای خدماتی بررسی گردید.
پرونده مقاله
مديريت ريسك پروژه عبارتست از فرايندي نظام مند براي شناسايي و ارزشيابي ريسك ها و توسعه پاسخ ها جهت كاهش تهديد ها و افزايش فرصت ها، در راستاي بهبود عملكرد پروژه. در ادبيات موضوع مديريت ريسك پروژه، برخی فاكتورها براي موفقيت مديريت ريسك، مطرح شده است اما تاکنون تلاشی برای ر چکیده کامل
مديريت ريسك پروژه عبارتست از فرايندي نظام مند براي شناسايي و ارزشيابي ريسك ها و توسعه پاسخ ها جهت كاهش تهديد ها و افزايش فرصت ها، در راستاي بهبود عملكرد پروژه. در ادبيات موضوع مديريت ريسك پروژه، برخی فاكتورها براي موفقيت مديريت ريسك، مطرح شده است اما تاکنون تلاشی برای رتبه بندی آنها صورت نگرفته است. مقاله حاضر، یک مدل کاربردی را ارائه می دهد که در آن با استفاده از نظرات خبرگان، فاکتورهای کلیدی موفقیت مدیریت ریسک یک پروژه مفروض، شناسایی شده و رتبه بندی می شوند. قطعا داشتن اطلاعات رتبه بندی این فاکتورها می تواند نگاه مد پروژه را برای تمرکز بر نقاط بحرانی مدیریت ریسک پروژه ه، هدایت نموده و از اتلاف منابع در این زمینه، جلوگیری نماید. مدل رتبه بندی ارائه شده در این مقاله می تواند برای تحلیلگران سایر حوزه های مدیریتی، علاوه بر مدیریت ریسک پروژه نیز سودمند واقع گردد. در انتهای مقاله، مطالعه موردی صورت گرفته با اعمال مدل پیشنهادی، ارائه شده است.
پرونده مقاله
دستاوردها و يافتههاي تحقيقاتي تا هنگاميکه بستر و زمينه اي براي تجاري شدن نداشته باشند، نميتوانند عاملي براي توليد ثروت و رفاه عمومي جامعه باشند. از اينرو ايجاد بسترهايي براي تجاريسازي علاوه بر فراهم آوردن ارزشهاي اقتصادي قابل توجه براي سازمانها، منجر به رشد اقتصا چکیده کامل
دستاوردها و يافتههاي تحقيقاتي تا هنگاميکه بستر و زمينه اي براي تجاري شدن نداشته باشند، نميتوانند عاملي براي توليد ثروت و رفاه عمومي جامعه باشند. از اينرو ايجاد بسترهايي براي تجاريسازي علاوه بر فراهم آوردن ارزشهاي اقتصادي قابل توجه براي سازمانها، منجر به رشد اقتصادي و فني جامعه نيز ميشود. در اين پژوهش تلاش شده است تا چالشها و عوامل موفقيت تجاريسازي دستاوردهاي پژوهشي شناسايي و رتبهبندي شوند. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردي و از نظر نحوهي گردآوري دادهها، توصيفي از نوع پيمايشي است. ابتدا با مرور ادبيات موضوع و بهرهگيري از نظر خبرگان و کارشناسان فعال در پژوهشگاه ارتباطات و فناوري اطلاعات و با استفاده از تکنيک دلفي، تعداد 11 متغير به عنوان چالش و 19 متغير بهعنوان عوامل موفقيت تجاريسازي دستاوردهاي پژوهشي، شناسايي شدند. براي اندازه گيري ميزان توافق در دلفي از ضريب هماهنگي کندال استفاده شد. در مرحله بعد عوامل فوق با آزمون فريدمن رتبه بندي شد. نتايج نشانداد که مهمترين چالشها عواملي همچون: قوانين ضعيف حفاظت ازمالکيت فکري، موانع اقتصادي (محدوديتهاي مالي و بودجهاي)، عدم وجود راهبردهاي تجاريسازي و همچنين مهمترين عوامل موفقيت عواملي همچون: الزام اعضاي هيات علمي به برآورد قابليت تجاري تحقيقات خود در هنگام تدوين و ارايه پيشنهادهاي تحقيقاتي (توجيه تجاري)، حمايت از مالکيت معنوي، و برقراري ارتباط موثر ميان دانشگاه و صنعت هستند.
پرونده مقاله
اجرای موفق سیستم ERP در یک سازمان، تمام فرایندهای آن سازمان را تحت تأثیر قرار داده و منجر به افزایش راندمان و بهرهوری کلی در سازمان می شود. اما سازمانها در طول فرایند طراحی و پیادهسازی ERP با مشکلات و موانعی مواجه هستند که آنها را از رسیدن به اهداف مطلوب این سیستم ب چکیده کامل
اجرای موفق سیستم ERP در یک سازمان، تمام فرایندهای آن سازمان را تحت تأثیر قرار داده و منجر به افزایش راندمان و بهرهوری کلی در سازمان می شود. اما سازمانها در طول فرایند طراحی و پیادهسازی ERP با مشکلات و موانعی مواجه هستند که آنها را از رسیدن به اهداف مطلوب این سیستم باز می دارد. در تحقیق حاضر به شناسایی و رتبه بندی موانع پیادهسازی موفق ERP با درنظر گرفتن چرخه حیات این سیستم پرداخته می شود. از آنجا که بنگاههای كوچك و متوسط یكی از اولویتهای اساسی در برنامههای توسعه اقتصادی کشور می باشد لذا در این تحقیق بر صنایع کوچک و متوسط متمرکز شده و به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز، شرکتهای کوچک و متوسط مستقر در شهرک صنعتی سفیدرود رشت به عنوان جامعه آماری درنظر گرفته شده است. اندازه نمونه مورد نیاز طبق فرمول کوکران تعداد 166 نفر پاسخدهنده بوده و برای تحلیل و بررسی نتایج از مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شده است. نتایج به دست آمده گویای تأیید عوامل استراتژی شرکت، مدیریت دانش و دقت اطلاعات، ساختار سازمانی، تجربه، دانش و تخصص اعضای تیم پروژه، و پشتیبانی و مشارکت مدیران عالیرتبه در مرحله قبل از پیادهسازی، و تأیید تمامی عوامل مؤثر در حین پیادهسازیERP می باشد. همچنین عوامل مدیریت تغییر، سیستم پذیرش/ مقاومت ERP، همکاری و ارتباط بین بخشها، مشارکت ذینفعان (کاربران نهایی، سهامداران و...)، و استفاده از یک کمیته راهبری نیز مورد تأیید نمونهی آماری در مرحله بعد از پیادهسازی ERP قرار گرفت.
پرونده مقاله
رشد سريع فناوري، افزایش هزینه، پیچیدگی و جهانی شدن رقابت، تطابق سرمایه گذاریهای فناورانه با نیازهای سازمان را ضروي نموده است. لذا مديريت فناوري و نوآوری از طريق رويکردهاي ساختار يافته و انعطاف پذيری مانند رهنگاشت فناوري براي تصميم سازي براي سياستگذاران ضروری می نماید. چکیده کامل
رشد سريع فناوري، افزایش هزینه، پیچیدگی و جهانی شدن رقابت، تطابق سرمایه گذاریهای فناورانه با نیازهای سازمان را ضروي نموده است. لذا مديريت فناوري و نوآوری از طريق رويکردهاي ساختار يافته و انعطاف پذيری مانند رهنگاشت فناوري براي تصميم سازي براي سياستگذاران ضروری می نماید. استفاده از مزایای اجرای رهنگاری بدون شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر آن غیر ممکن است. هدف از این مقاله بکارگیری روش مدل سازی ساختاری تفسیری برای تحلیل تعاملات و سطح بندی عوامل موثر بر موفقیت رهنگاری فناوری است بدین منظور ابتدا با مرور ادبیات عوامل مؤثر بر موفقیت رهنگاری فناوری شناسایی گردید سپس جهت سطح بندی این عوامل روش مدل سازی ساختاری تفسیری بکارگرفته شد. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه و توزيع آن در بين 17 نفر از خبرگان استفاده شد. با تحليل يافته ها، عوامل مؤثر در چهار سطح و دو خوشه دسته بندی شدند. بیشترین تاثیرگذاری مربوط به عوامل"تامین منابع مالی"، "حمایت و تعهد مدیریت ارشد"، "پذیرش رهنگاری"، "مشارکت مناسب افراد"، " دسترسی به داده ها، اطلاعات و دانش مورد نیاز " و "وجود تسهیل گر و مشاور"، می باشند. بیشترین تاثیرپذیری را عامل " کیفیت سند رهنگاشت " و " انعطاف پذیری در برابر تغییرات لازم با بروز رسانی رهنگاشت " به خود اختصاص دادند.
پرونده مقاله
در طول سالهای اخیر، اهمیت عملکردهای زیست محیطی و اجتماعی صنایع در کنار عملکرد اقتصادی آنها باعث شکلگیری رویکرد و مفهوم جدیدی با عنوان پایداری گردیده است. در دنیای رقابتی کنونی، صنایع مختلف، هر یک برای دستیابی به مزیت رقابتی و حفظ و بقای خود، نیازمند حرکت بهسوی رویک چکیده کامل
در طول سالهای اخیر، اهمیت عملکردهای زیست محیطی و اجتماعی صنایع در کنار عملکرد اقتصادی آنها باعث شکلگیری رویکرد و مفهوم جدیدی با عنوان پایداری گردیده است. در دنیای رقابتی کنونی، صنایع مختلف، هر یک برای دستیابی به مزیت رقابتی و حفظ و بقای خود، نیازمند حرکت بهسوی رویکرد پایداری هستند. مسأله اساسی این است که اجرای این رویکرد بهسادگی امکانپذیر نبوده و در این راه موانع متعددی وجود دارد. بر این اساس، جهت رفع آنها نیاز به شناسایی و آگاهی از عوامل کلیدی موفقیت در این زمینه است. هدف از این تحقیق شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی موفقیت در پیادهسازی مدیریت زنجیره تأمین پایدار در صنعت خودرو است. تحقیق حاضر، رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری را جهت ایجاد مدلی ساختاری از عوامل کلیدی موفقیت، ارائه میدهد. پس از مرور ادبیات موضوع، تعداد 16 عامل کلیدی موفقیت بر اساس نظرات خبرگان و متخصصان تأیید نهایی گردیدهاند. در میان این عوامل، در نتایج نهایی عامل«حمایت، تعهد و پشتیبانی مدیریت ارشد» به عنوان مهمترین و تأثیرگذارترین و عامل«آگاهی از مزیتهای رقابتی» به عنوان وابستهترین عامل کلیدی موفقیت در پیادهسازی مدیریت زنجیره تأمین پایدار شناخته شدهاند.
پرونده مقاله